پارانوئیدهای سپید

سپیدی های روسیاه

پارانوئیدهای سپید

سپیدی های روسیاه

دخیل

 

یه مدتیه فهمیدم درختی که به شاخه هاش دخیل بستم خیلی وقته که از بیخ و بن خشکیده
نمی دونم اومدنم پیش تو حماقت می خواست ، جسارت می خواست یا عشق
به هر حال هر چی که می خواست ظاهرا" من همشو داشتم
پشیمون هم نیستم
پشیمون نیستم ازاینکه گذاشتم بفهمی .... همه چیزو
از اینکه تمام داشته ها و نداشته هامو گذاشتم کف دستم و با اعتماد به حجاب چشمات مشتمو باز کردم
از اینکه هر چی ناگفته بود.... گفتم
هر چی درد و دل بود.... کردم
هر چی راز بود.... نوشتم
از هیچ کدومش پشیمون نیستم
نمی دونم شاید این از مهربونی تو بود که قلبمو نشکستی و همه حرفامو گوش کردی ولی چون حرفی نداشتی بزنی سکوت کردی
یا شاید هم از ساده لوحی من که فکر کردم باید جوابی بشنوم

به هر حال خطائی نکردی که بگم می بخشمت .سکوت که گناه نیست

گناه تو نبود
قسمت این بود
من هم اعتراضی ندارم

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد